۱۳۸۷ تیر ۲۰, پنجشنبه

بهائیت

بهاییت(قسمت دوم):
سرانجام به دستورامیرکبیر در27شعبان 1266درمیدان تبریزاعدام شد وقبل از اعدام شخصی بنام میرزا یحیی نوری ملقب به صبح ازل راجانشین خود میکنه وتوصیه هایی به او مینماید از جمله من الله مهیمن القیوم الی الله مهیمن القیوم!کتاب رو ادامه بده وزیاد درمنظرمردم آشکار نشو و...
بعد از اعدام جنازش رو میندازند تو مزبله(آشغال دونی)وسگ ها بخشی از جنازشو میخورند؛طبق ادعاهای بابی ها شصت سال بعد بابی ها جنازه رو به اسراییل میبرند ودرآنجا مقام اعلی رو میسازند که مقبره اوست.
بهایی ها (شاخه ای از بابی ها)حتی دست به ترور ناصرالدین شاه زدند که ناموفق بود, میرزا حسینعلی نوری(بهاءالله)برادر میرزا یحیی نوری (صبح ازل)که درطرح ترور ناصرالدین شاه دست داشت قبل ازدستگیریش پناهنده میشه به سفارت روسیه ولی دستگیرش میکنند وبه سیاهچال میندازنش اما ازانجایی که رابطه بسیار نزدیکی با روس ها داشت ,سفیر روسیه پیگیر آزادیش میشه وبه حکومت قاجاریه اعلام میکنه که آقای نوری طبق قرارداد (ترکمانچای یا گلستان البته شک از خودمه)از اتباع دولت روسیه است ودارای حق کاپیتالاسیونه.
قاجار ها هم که طبق معمول کاری نمیتونستند بکنند ولی به این شرط آزادش کردند که از ایران برود سفیرروسیه پیشنهاد میده بهاءالله به روسیه بره اما خود بهاءالله بغداد رو انتخاب میکنه واینطوری میشه که بابی ها همه به بغداد میروندحتی میرزا یحیی صبح ازل,ولی بعدش ازبغداد هم تبعید میشه به استانبول وادرنه ترکیه.تا این زمان بهاءالله خودش روپیرو برادر کوچکترش صبح ازل میدونست اما با شروع تبعید از بغداد بهاءالله اولین ادعاشو مطرح میکنه ومیگه من موعود بیان هستم
درکتاب بیان علی محمد باب اظهارکرده بوده که من یظهره الله خواهد آمد,بهاءالله در جمع بابی ها میگه من همان من یظهره الله هستم ؛عده ای از جمع میپذیرند ولی عده ای هم نمیپذیرند وبعضی ها طرفدار صبح ازل می شوند(ازلی ها) و بعضی ها طرفدار بهاءالله می شوند (بهایی ها) وبعضی هاهم مردد می مانند (بابی ها) بعدش هم در چهار سالی که در ادرنه ترکیه بودند بینشان همیشه نزاع بوده حتی ازلی ها غذای بهاءالله را مسموم میکنند به طوریکه تا آخرعمرمیره رو ویبره( لرزه میگیره).
دولت عثمانی برای خاتمه دادن به این درگیریها بهاییان را به ابکاء فلسطین وازلی ها را به قبرس تبعید میکنه .
بعد از مرگ صبح ازل جانشینانش بی بخار بودند وتقریبا نسلشون منقرض شد اما بهاییان پا گرفتند وبابی ها رو هم به سمت خودشون جذب کردند.
بهاءالله در سال 1233درتهران متولد شد ولی اصالتا اهل نور مازندران بود(بعد ها بسیاری از زمین های آن اطراف از طرف پهلوی و هویدا به بهاییان بخشیده شد)
او ادعای رجعت حسینی* ومسیحی وشارعیت ونبوت !کرد؛کتاب آسمانی اش اقدس نام دارد.(*میگفت روح امام حسین در من حلول کرده است).
پس ازهمه این ادعاها....ادعا کرد من خدا هستم ودر نهایت گفت من خداساز هستم. به علت همین اظهاراتش ازلی ها همیشه به او میگفتند تو اگه خدایی رعشه وباد فتخت رو درست کن.بالاخره در سال 1309 ق با اسهال خونی درعکا مرد وقبرش قبله گاه بهائیان شد.
پس از وی پسر بزرگش عباس افندی(ملقب به عبدالبهاء) جانشین او میشه.عباس افندی در دوران رهبریش فعالیت های زیادی برای بهائیان کرد وقداست زیادی پیدا کرد به طوریکه اگر کسی بیان میکرد من دیگر بهائی نیستم به او میگفتند اگر مطمئن هستی که نمی خواهی بهائی باشی عباس افندی رو لعن کن.
از جمله اقدامات عباس افندی در جریان جنگ اول جهانی کمک به انگلستان علیه عثمانی بود.در این جنگ انگلیسیها از منطقه فلسطین و با کمک بسیار زیادی که بهائی ها از طریق اطلاع رسانی به ارتش انگلستان ,توانستند پیروز شوند و در مقابل خدمات بهائی ها،انگلستان تمام مواد غذایی وگندم وگوشت واجناس مورد نیاز ارتششان را فقط از بهائی ها تهیه میکردند که باعث شد بهائیان سود سرشاری به دست بیاورند.وقتی انگلستان در فلسطین مستقر شد در مراسمی رسمی از زحمات بهائیان تشکر کردند وبه عباس افندی لقب سردادند(یه درجه پایین تراز لقب لرد،چون لقب لرد مخصوص کسانیست که انگلیسی باشند)
عباس افندی در1300از دنیا رفت ونوه دختری اش شوقی افندی جانشینش می شود ومرکزیت بهائی ها شهر حیفا میشود.
از جمله کارهای او راه اندازی تشکیلات بیت العدل است که این تشکیلات با حمایت سرویس های اطلاعاتی آمریکا وانگلیس بهائیان را اداره می کند.
در دوره شوقی افندی اسرائیل از طرف سازمان ملل به رسمیت شناخته شد وشوقی به تمام بهائیان اعلام کرد اولین شرط شورای جدیدالتأسیس بهائیان آنست که با اسرائیل رابطه برقرار سازند.(پیوند صهیونیست وبهائیت :نصوری)بعد از فوت شوقی در 1330(یا1334شک ازخودمه) رهبری بهائیت بر عهده تشکیلات 9نفری بیت العدل می افتد که این 9نفر ازنظر بهائیان دارای عصمت میباشند.
تشکیلات بیت العدل از نظر سلسله مراتب فوق العاده سری ومنظم ومنسجم است،در زیر شاخه هایش تقسیم میشود به محافل ملی ومحافل محلی و... .یکی ازوظایف محافل محلی برگزاری ضیافت های 19گانه است که همه بهائیان باید هر 19روز در این مراسم شرکت کنند.(سال بهائی ها19ماه19روزه است)وسرپیچی از این محافل حرامه.
از زمان قدیم حتی در خود ایران همیشه مردم به بهائی ها به چشم جاسوس نگاه میکردند ولی خود بهائی ها همیشه این موضوع رو رد میکردند ومیکنند؛این نسبت جاسوسی به خاطر نحوه چیدمان هرمی تشکیلات اونهاست به این صورت که مثلا به بهائی ها در همین ضیافت های دوره ای گفته بودند که هر بهائی از فعالیت های پایگاه بسیج مسجد محلشون وتعداد اعضاش وامکاناتش و...یه لیست تهیه کنند ودر مجلس بعدی تحویل بدهند وبعد محافل محلی این آمار رو به محفل ملی میدهند ومحفل ملی به تشکیلات بیت العدل وتشکیلات بیت العدل هم که مقرش توحیفا قلب اسرائیله و رابطه اسرائیل وایران هم که مشخصه.این طوری میشه که اسرائیل اعلام میکند ایران فلان قدر بسیجی وفلان قدر .... داره.
بهائی ها حتی مسافرت وخانه عوض کردن وازدواج وطلاقشون هم باید با اطلاع واجازه ازمحفل محلی باشه .و وقتی هم کسی بخواهد ازاین تشکیلات بیرون بیاد تقریبا غیر ممکنه.
یکی ازفلسفه های تشکیل اسرائیل این بود که بیخ گوش مسلمانان براشون یه مشکل درست کنند که مشغولشون کنه وفلسفه بوجود آمدن بهائیان ایجاد پوچی درآرمان های اصلی والای شیعه بود.چون برای دشمنان اسلام این موضوع واضح است که انسان فطرتا درجستجوی معبود است به همین خاطر گفتند دینی بسازیم که اسلام وشیعه را به ظاهر قبول دارد ولی بعضی ازاصول را که باعث تحرک وپویایی مذهب شیعه میشود ازش حذف کنیم مثل جهاد وامربه معروف وروحانیت ودخالت درامور سیاسی و...ازجمله شبهات بهائیان این است که میگویند ما قرآن را به عنوان کتاب تحریف نشده قبول داریم!ولی دوره اسلام تمام شده وپیامبرما(حسینعلی بهاء) ظهور نموده وامام زمان هم در 160سال پیش ظهور کرده ولی فوت نموده.
بهمین خاطر اگه مردم ما یک آشنایی بسیار مختصری هم در مورد مهدویت داشتند هرگز به دام این انحرافات عمدی نمی افتادند.
حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند :
خداوندهر گناهی رامی بخشدمگرگناه کسی که دینی ساخته است وسائل الشیعه جلد1
در خاتمه چند کتاب خوب در این زمینه خدمتتون معرفی میکنم:
بهائیان سید محمدباقر نجفی
بهائیت درایران مرکز اسناد
بابی گری وبهائی گری محمد مهدی اشتهاردی
تاریخ جامع بهائیت بهرام افراسیابی
بر خودم واجب میدونم از لحن شیرین وجذاب آیةالله صبری درسمینار بهاییت در دانشگاه بین الملل تشکرکنم