۱۳۸۷ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

به یاد شریعتی

در قبایل عرب همواره جنگ بود,اما مکّه" زمین حرام"بود وچهار ماه رجب ,ذی القعده و ذی الحجه ومحرم "زمان حرام",یعنی که در آن جنگ حرام است؛دو قبیله که باهم میجنگیدند,تا وارد ماه حرام میشدند،جنگ را موقتا تعطیل می کردند,اما برای آنکه اعلام کنند که:
"در حال جنگند واین آرامش از سازش نیست,ماه حرام رسیده وچون بگذرد ,جنگ ادامه خواهد یافت",سنت بود که بر قبه خیمه فرمانده قبیله،پرچم سرخی برمی افراشتند,تا دوستان,دشمنان ومردم,همه,بدانند که:"جنگ پایان نیافته است".
آنها که به کربلا میروند می بینند که جنگ باپیروزی یزید پایان گرفته وبرصحنه جنگ,آرامش مرگ سایه افکنده است.
اما می بینند که بر قبّه آرامگاه حسین(ع),پرچم سرخی در احتراز است .
بگذار این"سالهای حرام"بگذرد!




آنها که رفتند کاری حسینی کردند وآنها که ماندند باید که کاری زینبی کنند,اگرنه یزیدی اند.


خدایا,به روشنفکران ما ایمان وبه مومنان ما روشنایی,به علمامسولیت ,به عوام ما علم وبه متعصبین ما فهم وبه فهمیدگان ما تعصب وبه زنان ما شعور وبه مردان ما شرف به پیران ما آگاهی وبه جوانان ما اصالت... ببخش!


عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در دریا شنا کردن؛عشق بینایی را میگیرد,دوست داشتن می دهد.عشق لذت جستن است ,دوست داشتن پناه جستن است.


روزها شیر نمی نالد.دربرابر نگاه روباهان,دربرابر نگاه جانوران, شیر نمی نالد.تنها در شبهاست که شیرمیگرید .نیمه شب به طرف نخلستان میرود.آنجا هیچکس نیست.مردم راحت آرمیده اند و این
مرد...وقتی به خودش برمیگردد می بیند که تنهاست.


خواستم بگویم فاطمه (س)دختر محمد(ص)است ,دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که فاطمه (س)همسر علی (ع)است,دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که فاطمه (س)مادر زینب(س) است,باز دیدم که فاطمه نیست .نه,اینها همه هست واین همه فاطمه نیست؛فاطمه,فاطمه است.

نیایش یعنی خواستن وتکرار خواست ها.چه کسی نیایش میکند؟کسی که فاصله میان آنچه هست با آنچه باید باشد در او زیاد است.


در تاریخ اسلام «مهاجرت»مبدأ یک تاریخ قرار میگیرد نه میلاد ونه مرگ پیامبر ونه حتی فتح مکه,حتی بعثت هم مبدأ تاریخ نیست,هجرت مبدأ است .
اگر پیاده هم شده سفر کن,در ماندن می پوسی.هجرت کلمه بزرگی در تاریخ« شدن»انسانها و تمدن هاست.

روحش شاد.