۱۳۸۶ اسفند ۲۶, یکشنبه

نامه عبدالله بن عمرخطاب به یزیدبن معاویة

بلاذری در تاریخ خود آورده است:هنگامیکه حسین بن علی بن ابیطالب(علیه السلام)کشته شد,عبدالله بن عمر,نامه ای به یزیدبن معاویة نوشت که در آن آمده است:
(اندوه بزرگ ومصیبتی گران پیش آمده است.ودر اسلام,حادثه ای بزرگ روی داده است.وهیچ روزی مانند روز کشته شدن حسین نیست).
یزید به او نوشت:
(ای نادان!ما به خانه های نو وفرش های گسترده وبالش های روی هم چیده,دست یافتیم.وبرای نگهداشتن آنها جنگیدیم!اگر حق با ما است که ما بر سرحق خود جنگیدیم و اگر حق با دیگریست,پس پدرتو نخستین کسی است که این بنیان را نهاد وحق را از اهلش گرفت ).

نامه محمدبن ابی بکر به معاویة بن ابی سفیان

٤ تا نامه فوق العاده مهم ( که تقریبا ازاین اسناد مهم کم صحبت میشه) انتخاب کردم قراربدم تو وبلاگ, اول نامه محمدبن ابی بکر(حنفیه)به معاویه وجواب معاویه .ونامه دوم نامه ای که عبدالله بن عمر به یزیدبن معاویه نوشته ومتقابلاجواب یزید به عبدالله بن عمر.این نامه ها درکتب معتبراهل سنت مانند مروج الذهب مسعودی ج ٣ص١١ وشرح نهج البلاغه ازابن ابی الحدید معتزلی ج٣ص١٨٨وجمهرة رسایل العرب ج١ص٤٧٥ موجوداست .


ازمحمدبن ابی بکربه معاویة بن صخره گمراه:
درودبرکسانی که فرمانبردارخدا,وتسلیم اولیای خدایند.
خدا بابزرگی والایی خودمردم راازروی بیهودگی وناتوانی نیافریده ونیازی هم به آفریدن آنهانداشته است.بلکه آنهارابنده خود آفریده وبرخی گمراه وبرخی راه یافته,وبرخی بدبخت وبرخی را خوشبخت ساخته است.وسپس ازروی دانش,کسانی رابه پیامبری برگزیده سپس ازمیان آنان محمد(ص)رابرگزید.وویژگی رسالت خویش رابه اوداد واو رابرای پیام «وحی»خویش برگزیدوبرکارخودامین دانست.واوراپیامبری مژده دهنده وبیم دهنده برانگیخت تاکتابهای پیش ازخودراتاییدکندوراهنمای شرایع واحکام باشد.
اوبادانش واندرزنیکو,مردم رابه راه خدا دعوت کرد.پس نخستین کسی که پاسخ دادوایمان آوردوپذیرفت واسلام آوردوخودراتسلیم کرد,برادروپسرعمویش علی بن ابی طالب (علیه السلام)بودکه نادیده پنهان راباورکردواوراازهرعزیزی گرامیترداشت وجان خودراسپر اوساخت ودرهرترس ووحشتی بااوهمدم شد.ودرکنار اوجنگیدوصلح کرد.وهمواره درساعتهای سختی وبیم,خود را در اختیار میگذاشت تا جاییکه درجهاد,کسی به پای اونرسید وبه کردارنیکوی اونزدیک هم نشد.
من میبینم که توخود را ازاوبرتر میشماری,با اینکه من تورامیشناسم.واورانیزکه پیشگام وسرآمد همه نیکهاست,خوب میشناسم.او نخستین کسی بود که اسلام آورد ونیت اوازهمه مردم درست تر بود وفرزندان اوازهمه برتر وهمسرش ازهمه والاتر وپسرعمویش ازهمه گرامیتربود.برادرش درجنگ موته,جانبازی کرد؛وعمویش درجنگ احد,سیدالشهداءبود.وپدرش همواره ازپیامبرخدا(ص)وحریم اودفاع میکرد.
وتونفرین شده فرزندنفرین شده هستی.تو وپدرت همواره برای دین خدا,آشوب بپا میکردید ودرخاموشی نورخدا می کوشیدیدومردم رابرای این کارجمع میکردیدوبرای این کارپول خرج میکردید وقبایل عرب رابرای اینکارتحریک میکردید.
پدرت برهمین شیوه مرد وتو نیز درهمین کارجانشین اوشده ای.وگواه این سخن,همان کسانی هستند که تو آنهارا دورخودت جمع کرده ای وهمواره بازماندگان احزاب ورهبران نفاق و دشمنی با پیامبر خدا(ص)به تو پناه می آورند.وگواه علی با فضیلت آشکاراو وسابقه کهن او,یاورانی هستندکه گرداوجمع شده اند.وخدای تعالی در قرآن آنها را نام برده وبردیگران برتری داده وآنان راستوده است؛یعنی مهاجران وانصار که دسته دسته وفوج فوج باشمشیرهای خود گرد او انجمن کرده اند,وخون خود را به پای او میریزند,حق را در پیروی او میدانند وبدبختی را در مخالفت با وی میشناسند.
وای بر تو!چگونه خود راباعلی برابر میسازی با اینکه او وارث پیامبر خدا(ص)و وصی او وپدر فرزندان اوست؟
ونخستین کسی است که از او پیروی کرد وآخرین کسی است که با او دیدار کرد.وهمواره راز خود را به او میگفت وازکارخود آگاهش میساخت .وتو دشمن او وفرزند دشمن او هستی!
تا میتوانی در دنیا با باطل خویش بهره مند شو وپسر عاص هم در گمراهی تورا کمک کند.گویا عمرت به سر رسیده و نیرنگت پوشالی است.
وبه زودی میفهمی سرانجام بهتر,ازآن کیست!
بدان که تو تنها با خدای خود نیرنگ میبازی واز نیرنگ او در امان مانده ای وازنعمت او ناامید شده ای.واو درکمین توست.درود بر پیروان هدایت.







پاسخ معاویه به محمدبن ابی بکر


ازمعاویةبن صخربه ننگ پدرش محمدبن ابی بکر!
درود بر فرمانبرداران خدا؛نامه ازتو به من رسید که در آن خدای را به آنچه شایسته بزرگی وتوانایی ونیرومندی اوست,ستوده ای و ویژگی های پیامبر خدا(ص)را با سخنان بسیاری که به هم بافته ای آورده بودی ودرآن بی پایگی نظر خود وتند روی خویش به پدرت را نشان داده ای.
درآن نامه,برتری فرزند ابوطالب وسابقه وخویشاوندی او با پیامبر خدا ویاری او وانبازشدن با او در ترس وبیم را آورده بودی.و در آن نامه با فضیلت های دیگران برای من استدلال کرده بودی,نه فضیلت های خودت,خدای را می ستایم که این فضیلت ها را به تو نداد وبه دیگری داد.
من وپدرت در زندگی پیامبرمان,حق فرزند ابوطالب را بر خود لازم می شمردیم و برتری او را بر خودمان آشکار میدانستیم وهنگامیکه خدا پیامبرش را به نزد خود برد و وعده خویش را به او انجام رسانید ودین او را پیروز ودلیل او را استوار ساخت,جان او را گرفت.پدرت وفاروق او نخستین کسانی بودند که حق او را ربودند وبا او مخالفت کردند.وباهم در این راه همداستان وهماهنگ شدند.سپس آن دو,او را به بیعت خویش فرا خواندند.او کندی نشان داد وپا بپا کرد.آنها برای او نقشه ها کشیدند وتصمیم گرفتند برایش رنجی بزرگ فراهم آورند.پس با آندو بیعت کرد.سپس سومین آنها <عثمان>بپاخاست و راآنها را گرفت وشیوه آنها را به کاربست.تو ویار تو براوخرده گرفتید.تا جایی که دورترین مردم از گنهکاران در او طمع بستند وبرای او فتنه جوییها کردید تا به آرزوی خویش در باره او رسیدید.
ای پسر ابوبکر,هشدار!که به زودی به دردسرکار خود دچار میشوی.خودت را با وجب خودت بسنج.و ببین که نمیتوانی پابپای کسی راه بروی که بردباری او با کوه ها برابراست.وکسی نمیتواند به زور شاخ او رابشکند.وهیچ انسان پرحوصله ای,به پایداری او نمیرسد.
پدرت زمینه را فراهم کرد وپادشاهی خود را پایه گذاشت وآن را به اوج رساند.
اگر کاری که ما میکنیم درست باشد,پدر تو پیشگام آن بوده واگر ستم وکجروی باشد,پدرت در این کار خودکامه بودومانیز بااوشریکیم.اگر کارپدرتوپیش ازاین نبود,ما با علی بن ابی طالب مخالفت نمی کردیم وفرمانبردار او میشدیم.ولی ما دیدیم پدرت چنان کرد,ما هم راه اورا گرفتیم وکاری چون او کردیم.اگر می خواهی انتقاد کنی از
پدرت انتقاد کن یا دست بردار.درود بر کسی که باز گردد واز گمراهی خود پشیمان شود وتوبه کند!
مروج الذهب مسعودی ج ٣ص١١ وشرح نهج البلاغه ازابن ابی الحدید معتزلی ج٣ص١٨٨وجمهرةرسایل العرب ج١ص٤٧٥

۱۳۸۶ اسفند ۲۴, جمعه

گناه

«و توبوا الی الله جمیعا ایهاالمومنون لعلکم تفلحون :ای مومنان,همگی با هم بسوی خدا توبه کنید و بازگردید شاید رستگارشوید» سوره نور٣١
«ومااصابکم من مصیبة فبماکسبت ایدیکم و یعفو عن کثیر: هرمصیبت وگرفتاری که به شما میرسد به خاطر کردار زشتی است که به دست خود انجام داده اید وخدا ازبسیاری ازگناهان(شما)میگذرد»سوره شوری ٣٠
پیامبراکرم(ص):زمانی که مومن مرتکب گناه میگردد,به خاطراعمال ناشایستش مبتلا به فقروتنگدستی میشود؛اگر دیدن این سختی کفاره گناهان او گردید(خداوند ازگناه اومیگذرد),درغیر این صورت مبتلا به مرضی میشود تا گناهانش بریزد.اگردیدن مرض گناه او راجبران کرد,(که کرد)وگرنه گرفتارسلطانی میگرددکه اورا دنبال کرده وبترساند.واگروحشتی که ازسلطان به اورسید,گناهش راریخت(خداوند دیگراوراعقوبت نمیکند)وگرنه هنگامیکه روح از بدنش خارج میشود,جان دادن براوسخت میگرد,تاخدارادرحالتی ملاقات کند که هیچ گناهی نداشته باشد که اورابه ان عقاب کند.اینجاست که ازطرف خداوند دستور می آید تا او را راهی بهشت سازند.(بحارالانوار,ج٦٤,ص٢٣٧)نقل ازکتاب تجربه شیرین ندامت اثرایةالله محمدحسین یوسفی

۱۳۸۶ اسفند ۲۳, پنجشنبه

فرقه وهابیت


بسم الله الرحمن الرحیم
(فبشرعبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه) زمر١٨-١٧
ترجمه:پس بندگانم رابشارت ده همانانی که سخنان را میشنوندوازنیکوترین آنهاپیروی میکنند

(انک لاتهدی من احببت ولکن الله یهدی من یشاء وهواعلم بالمهتدین) قصص ٥٦
ترجمه:درحقیقت توهر که را دوست داری نمیتوانی راهنمایی کنی بلکه خداست که هرکه را بخواهد راهنمایی می کند واوبه هدایت پذیران اگاه تر است .

مشکلاتی که برای مسلمانان ایجاد میکنند(چه داخلی وخارجی)وفعالیتهای نابخردانه
عده ای به ظاهر مسلمان ودریافت نکردن اسلام ازمفسران اصلی وحی(اهل بیت(ع))که
خداوندتعیین فرموده ونیزفقراطلاعات دینی با وجودمنابع فوق العاده غنی اسلامی و.... من را براین داشت تاجایی که خداوندتوفیق بدهدسهمی را در بیان حقایق به دور ازهرگونه تعصب داشته باشم.
به طورخیلی خلاصه مواردبالارا با ذکرچندحدیث میاورم:
١.جهل ونادانی(١)تهجروتعصب بیجاوکورکورانه(٢)وراحت طلب شدن مسلمانان(٣)
٢.فعالیت دشمنان به خاطرتامین منافعشان تحت پوشش وهابیت وصهیونیسم و....
٣.دورماندن ازاموزه های اصیل پیامبراکرم بعلت دوربودن ازاهل بیت
موضوع٢و٣رابه طورمفصل بحث میکنم.
پاورقی-------------------------------------------------------------------
١.کافیست فقط به چندحدیث ازامام علی(ع)اشاره کنیم:<نادانی بدترین درد است>
<نادانی مایه مرگ زندگان وجاودانی بدبختی است>یاحدیثی ازامام صادق(ع)
<برحذرباشید که دیانت تان برپایه جهالت باشد!>
٢.پیامبراکرم(ص)میفرمایند:هرکس دردلش به اندازه دانه خردلی تعصب(بیجا)باشدخداوند درروزقیامت اورابااعراب جاهلیت برمی انگیزاند.
٣.امام علی(ع)می فرمایند:حق هاراتباه سازدهرکه ازسستی فرمان برد.


درابتدا قصددارم راجع به کیست بدخیمی که مایه ننگ وابروریزی پیکره همه مسلمانان هست صحبت کنم:غده ای بنام وهابیت (یا همون فرقه وهابیت)
سکانس اول :احمد بن تیمییه درسال ٧٢٨ه.ق درشام ازدنیارفت.اوبه فتوای علمای هر چهارمذهب حنبلی ومالکی وشافعی وحنفی به زندان افتاده بود.هر وقت هم ازاد میشد به خاطرفتواهای تابلوی خودش که کاملا با شرع وقران متضاد بود دوباره میرفت اب خنک(زندان).تمامی علمای زمان اوبر گمراهیش اجماع کردندواونوکافر وفاسق ومجنون نامیدند!!
سکانس دوم:محمدبن عبدالوهاب پیشوای وهابیون درسال١١١٥ (هرچندزیادعقیده ای به اوردن تاریخ های شمسی قمری ندارم ومحتوا راترجیح میدم ولی به ناچارباید بعضی جاهارو تاریخشو گفت)درشهرعیینه حجازمتولد شد و١٢٠٧فوت کرد.درکودکی علاقه پیدا کرده بود کتابای ابن تیمییه را بخونه وکم کم پس ازچندسال با خواندن کتابایی که درمورد زندگی پیامبران دروغی بودبالاخره خودش دست به قلم شدوکتابی تالیف کرد که توش صراحتا اختلافشو با رسول الله اورد واسلامشوازاسلام پیامبر برتردونست!(کتابش هست).اوعقیده داشت همه پیامبرهاحتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم)اهل گناه بودند(اعوذبالله من الشیطان الرجیم!!)توجه شماروجلب میکنم به همین جورعقایدی که الان مسیحیهاویهودیا درموردحضرت داوود و موسی وعیسی(ع) دارن که اوناروهم همین یهودیا بوجود اوردند.(هرکی به این قبیل موضوعات علاقه داره میتونه به کتابایی مثل مراجعه کنه که خیلی جالبه تو مایه های رمزداوینچیه.
خلاصه ابن تیمییه عقایدشومیگفت کسی هم تحویلش نمیگرفت تااینکه آآآآآآآآآی پدراین اینگیلیسیای انگولاساکسونی بسوزه (داستانش بمونه سرفرصت اما همینقدر داشته باشین که اینا در راستای پیشبرداهداف برنامه چندم؟ بلندمدت خودشون برای استفاده حداکثری ازپتانسیل حماقت وجهالت(بلانسبت) مردم خاورمیانه یه جاسوس{البته جاسوس که چه عرض کنم أبرجاسوس!!مجهزبه تمام سلاحهای متعارف وغیرمتعارف مثل چهارزبانه بودن,قاری قران,مفسرایات قران وهزارتا آپشن دیگه!مسمی بنام همفر}فرستادن پیک نیک(مأموریت)بره مناطق خوش آب وهوای حجازوعثمانی وایران.این همفر هم گشت وگشت تا این که بالاخره سوژه دلخواهی رو تو حجاز پیدا کرد که هم کلّش بود قورمه سبزی بده وهم حداقل خودش رو نظراتش مصّرباشه واین یارو کسی نبود مگرهمون ممّدّعبدالوهاب اینا .
این ممّدّعبدلی حالا اوایلش نه ولی یکم بعد از اشنایی باهمفرخواسته وناخواسته تبدیل شدبه شاه کلیداینگیلیس تو منطقه.
توصیه من اینه که اگه میخواید فوت وفن جاسوس بازی اینگیلیسیا روببینیدحتما این کتابی روکه خود همفر نوشته بخونید البته با شکم خالی....به خصوص ماجرای ممدعبدلی
با صفیه زن معروفه.
مخلص کلام اینکه همفر ممّدّ(محمدبن عبدالوهاب) رو کوک میکرد،ممدّهم هی نظریات خودش رو بسط میداد وکارای شاخدار انجام میداد؛از کارای همیشگیش اینکه موذن هارو میزدومیگفت گناه درود فرستادن به پیامبربالای منبرهاومناره ها ازگناه.....!!بیشتراست
(دلایلشومیارم).
اودرکتاب کشف الشبهات میگه :هرکس پیامبر را وسیله شفاعت قرار دهدبابت پرستی که بت راوسیله شفاعت قراردهدفرقی ندارد ونیز مدح هرچیزغیرازخداشرک است وخون ومال وناموس مشرک بروهابیون حلال است ومخالف وهابیون همگی مشرکند.یا هرکس یک گناه کند (چه کوچک چه بزرگ)عمدی وغیر عمدی باید گردن او را زد!!!
ازدیگر عقاید او این بود که:
سفربرای زیارت حرم پیامبرسفرمعصیت است ونمازچنین شخصی کامل است؛زیارت مطلقاحرام است
این آخریوهم ازخدا وهم ازپیامبراکرم(ص)وامامان(ع) شرمندم ولی برای اینکه خوب وهابیهارو معرفی کنم مجبورم:
محمدبن عبدالوهاب در کتابش کشف الشبهات میگوید:
ارزش یک چوبدستی از پیامبر بیشتراست چون چوبدستی استفاده دارد ولی پیامبر بعد ازمرگش مرده ای بی خاصیت است!!هرکس اعتقاد به دعاونذروحاجت گرفتن ازانبیاءبعدازرحلت آنها داشته باشد مشرک است وخونش مباح میگردد!
استغفرالله واتوب الیه
یا به خاطر برداشت غلط وناقص ازآیات قران به علت درنظرنگرفتن کل قرآن باهم یه سری عقاید دارند (دقیقا مشابه عقایدیهودیا)درمورد تجسیم یعنی برای خداوند جسم در نظر میگیرندمثلا با استدلال به آیه <یدالله فوق ایدیهم>به این نتیجه مهم!دست یافتند که خداوند دارای دست است؛بعدش هم به این موضوع شاخ وبرگ دادند تا اینکه به پا و.....پرداختند.
ابویعلی(وهابی)گفت:درباره خدا هرعضوی به جز ریش وعورت را میتوان اثبات کرد.(به نقل ازکتاب وهابیت ازمنظرعقل وشرع)
القصه................به خاطر یه همچین عقایدی عبدالوهاب رو تبعیدش کردند به شهر درعیه؛ اونجا به کمک همفرباحاکم درعیه(محمد بن سعود؛جد همین خاندان سعودی فعلی!) رفیق گارد شد وتصمیم گرفتند با هم همکاری کنند(یه چیزی تو مایه رابطه انگیلیسیها با رضاشاه + سید ضیاء) مهره نظامی هم که جور شد
بی دلیل نیست که این سعودیا خیلی هاشون وهابیند چون ازهمون زمان بده بستونشون شروع شد,حتی زن میدانند زن میگرفتند .خود عبدالوهاب خواهر سعود رو میگیره (البته شایدم بهش غالب کرده باشند).
با زور و وحشیگری(وحشی بازی توخون سعود بود ماجراهای جالبی هم دراین مورد داره) پیشرفت هایی حاصل کردند در سال ١١٥٨ه.ق قدرت روتقسیم کردند,قرار شد خاندان سعودی سلطه سیاسی و نظامی رو در دست بگیره و عبدالوهاب سلطه مذهبی رو و به همین جهت عقاید باطل ابن تیمیه رو زنده کردند وبر جان ومال وناموس مسلمانان تاختند واز این طریق هرکس که کوچکترین مخالفتی باهاشون داشت کافردونستند و ازسر راه برداشتند.
کافر دونستن مخالفان را باب کردن تا ازاین طریق هرکسی بخواد به جنایاتشون اعتراضی بکنه از شرش خلاص بشن ونابودش بکنند.

بعدازسعودپسرش عبدالعزیزبه پادشاهی رسید اوصلوات وبوسیدن دیوارکعبه روشرک دونست وکینه وحسدوعقده ای را که به اهل بیت پیامبراکرم داشت مذهب خود قرار داد.
محمدبن عبدالوهاب هم در سال ١٢٠٦دراثربیماری جزام بدنش فاسد ومتعفن شد مشتاقانه به درکات جهنم شتافت.
عبدالعزیز پادشاه حجاز درسال١٢١٦اولین حمله اش را به کربلا!انجام داد وطبق کتابای خود سنََُُِی ها دست کم ٢٠٠٠٠نفر(بیست هزار)قتل عام کردبه سبک چنگیز.تمام وسایل قیمتی وجواهرات وطلاهای حرم ابا عبدالله(روحی فداه)رو که طی سالیان سال ازطرف مردم وپادشاهان ایران وعثمانی وهند به حرم مطهراهداءشده بود غارت کرد وضریح مقدس امام حسین علیه السلام سیدالشهداء (همون سید جوانان بهشت ,همونی که پیامبردرموردش میفرمود حسین منی وانا من حسین,...)وضریح حبیب بن مظاهر رو کندند وحرم مطهر را اسطبل اسبان خود قرار دادند.....
خشت اول را نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج
السلام علیک یا ابا عبدالله.السلام علیک یابن رسول الله.السلام علیک یابن امیرالمومنین.السلام علیک یابن سیدةالنساءالعالمین
لعن الله امة دفعتکم عن مقامکم وازالتکم مراتبکم التی رتبکم الله فیها


آنگاه فتوا دادند خرج کردن مال برای حسین بن علی (روحی فداه)حرام است وباید گردن چنین گنهکاری را زد. به همین هم اکتفاء نکردند ودوباره در سالهای١٢٢٣-٢٥-٢٦به کربلا ونجف حمله کردند وبه قتل وغارت شیعیان پرداختند وبیش ازدوازده سال در این شهرهابه راهزنی پرداختند.وهنوزهم درعراق به همون شیوه مردم بیگناه روبه خاک وخون میکشند.(ان شاءالله در اینده با ذکر سندوحدیث رواین موضوع بحث میکنیم که حتی با کفار نمیتوان چنین جنایاتی روبنام اسلام انجام داد..)
وهابیون درسال ١٢١٨ (قبل ازحمله به کربلا ونجف)قبور مکه را ویران کردند وتمام گنبدها واثار مذهبی روباخاک یکسان کردند درحالیکه جشن گرفته وآواز میخواندند.در
١٢٢١پس ازیک سال ونیم محاصره به مدینه حمله نمودندوباقتل عام مردم مدینه تمام اماکن مقدسه را غارت وغیر از گنبدمسجدپیامبرتمام اماکن دیگر رانابود کردندسپس همانطورکه درمکه رفتارکردند تمام اشیاءقیمتی حرم پیامبراکرم راغارت نموده وبه بهانه
اینکه نگهداری ازاین هاعین شرک است به انگلیس فرستادند.(برای اونا حلال طیب بود)
فقط گنبد پیامبر اکرم را خراب نکردند وگفتنداین گنبد متعلق به مسجد خداست نه حرم پیامبر وگرنه آنرا هم خراب میکردیم.بعدش مأمورانی رو با تازیانه بر سر قبر پیامبر اکرم(ص) گماردند تا مانع نزدیک شدن مردم به ضریح پیامبر اکرم شوند(البته این کارشون ریشه درگدشته های خیلی دورداشت چون عبدالله بن عمرخطاب هم پس از فوت پیامبر هر وقت از کنار قبر مطهر پیامبررد میشد ومیدید مردم کنار قبر پیامبرجمع شدند وگریه میکنند یا صورتشان را برای تبرک به قبر مطهر میگذارند مردم رو میزد ومتفرقشون میکردو....دراین موارد به طورمفصل بحث خواهیم کرد) واجازه بوسیدن ضریح را به مردم نمیدادندمگر اینکه چند
درهمی روبعنوان رشوه بگیرند.هنگامیکه مسلمانان جهان ازاین موضوع مطلع شدند خشم عمومی نسبت به وهابیت به اوج خود رسیدوپس ازجنگ خونینی که در١٢٧٧بین وهابیها
عثمانیها درگرفت وهابیون شکست سختی خوردندواماکن مقدس وبقیع بازسازی شد ولی دوباره در١٣٤٤قدرت گرفتند وهمه اماکن را تخریب کردند وهدف اصلیشون که ازبین بردن حرم مطهر چهار امام مدفون در بقیع یعنی حضرات امام حسن بن علی,امام علی بن الحسین,امام محمدبن علی وامام جعفربن محمد (صلوات الله علیهم اجمعین)عملی کردند
.البته شما آیه قران رو که خداوند به پیامبر اکرم (ص)میفرماید""به مردم بگو من در ازای رسالتم چیزی از شما نمی خواهم مگر اینکه با خویشانم مهربان باشید""در نظر بیارید که چطور با اهل بیت پیامبر اکرم(ص)رفتار کردند!حرم مطهر این چهار امام معصوم بنا به نوشته تمام مسافرین و زوار مدینه در میان همه حرم های امامان(ع) باشکوه تر بود ولی وهابیون نه تنها ساختمان حرم را خراب کردند بلکه ضریح را نیز بردند و قبور مطهر را تخریب کردند, منتها باگرفتن چندصد هزار روپیه ازهندی ها فقط اجازه دادند قبوربقیع با چند تکه سنگ علامت گذاری شود وتا امروزنیزبه همان صورت باقیست

بعدش هم حرم مطهر ابن عباس وحضرت خدیجه(س)وعبدالله پدر پیامبر اکرم (ص)و
ابوطالب(رضوان الله تعالی علیه)پدر امیرالمومنین وحمزهءسیدالشهدا را تخریب کردند سپس تصمیم گرفتن قبر مطهر پیامبر اکرم(ص) را نیز خراب کنند که در اثر خواب هولناکی که ابن سعود ملعون دید (فقط درهمین حد به اطرافیانش گفت که خواب بسیار بدی دیدم ولی تعریف نکرد)ازتخریب قبرمطهرپیامبر اسلام منصرف شد واز مدینةالنبی خارج شد وتا آخر عمر دیگه به مدینه پاشو هم نگذاشت.
من از تمام دوستانی که مطالب بالا رو خوندند معذرت میخوام که کمی طول کشید ولی دیگه از این خلاصه تر نمیتونستم بنویسم وناچار بودم تا حدودی به تاریخچه این وهابی ها وجنایتی که انجام دادند والبته هنوز هم ادامه میدهند بپردازم.
دلایلی که وهابیها برای درستی حرفاشون میارند چیه؟بالاخره هر گروهی که نظری داره غلط باشه یا نادرست یه دلایلی برهانی چیزی دارن .این که اینا چی میگن رو درذیل میارم(این مطالب پایین رو از کتاب آقای مکارم شیرازی برداشت کردم ,هر کی مطلب کامل رو خواست بخونه بره کتاب رو بخره اسم کتاب وهابیت بر سر دو راهی هست)

١.در قرآن کریم آیاتی وجود داره که میفرماید اگر انسان غیرخداوند یگانه رابپرستد یا برای خدا شریکی قایل شود,شرک است.مانند آیه١٨سوره جن که میفرماید«فلاتدعوا مع الله احدا»طبق این آیه وهابیان همه مذاهب مسلمان رامشرک میدانند چون حداقل همه مذاهب اسلامی هنگام مشکلات به پیامبر اکرم(ص)متوسل میشوند.
درحالیکه حقیقت شرک آنست که کسی را همتا وشریک خداونداحد قرار داد وهمطراز خداوند در خالقیت,مالکیت وعبادت دانست.هیچ یک از مسلمانان هنگامیکه میگویند
یامحمد منظوری جز وساطت وشفاعت(به اصطلاح خودمون پادرمیانی)پیامبراکرم(ص) نزد خداوندمتعال ندارند چون همه ما مقام شامخ پیامبراکرم(ص)نزد خداوند را میدونیم.
علاوه براین حتی درقرآن کریم هم به شفاعت از اولیاءخدا اشاره هایی شده مثلا ایه٤٩
سوره مبارکه آل عمران از زبان حضرت مسیح(که درود خدا برپیامبرما وبراو باد)میفرماید«..ورسولا الی
بنی اسراییل...وابری الاکمه والابرص واحی الموتی باذن الله...»=واورابعنوان رسول به سوی بنی اسراییل فرستادیم(که به آنها بگوید)من از طرف پروردگار شما نشانه
ای برایتان اورده ام,من ازگل چیزی شبیه به پرنده میسازم سپس در آن میدمم وبه فرمان خدا پرنده ای میگردد,و به اذن خدا کورمادر زاد ومبتلایان به برص را بهبود میبخشم ومردگان را به اذن خدا زنده میکنم وازآنچه میخورید ودر خانه هایتان ذخیره میکنید به شما خبر میدهم به یقیین دراینها معجزه برای شماست اگر ایمان داشته باشید.
بنابراین اگر ازپیامبر اکرم(ص)وبرخی بندگان صالح خداوند چنین اموری را به اذن خدا تقاضا کنیم نه تنها شرک نیست بلکه در قرآن هم به این موضوع اشاره شده.(مجال اینکه بخواهیم بریم تو بحث رتبه بندی پیامبران نیست و لزومی هم نداره اما همینقدر میدونیم که
پیامبر اکرم(ص)آقا وسرور تمام پیامبران وموجودات عالمه بدیهیست که نزد خداوند از
همه عزیزته وبنابراین خیلی کارهایی بزرگترومهمتر از زنده کردن مرده انجام میده پیامبر اکرم نسل های قرن ها بعدازخودشون رو هم زنده کرده)
ماها اگه چیززیادی ازقرآن حفظ نباشیم حداقل دیگه آیةالکرسی را حفظیم که خداوندمتعال
میفرماید:«من ذالذی یشفع عنده الا بأذنه»=کیست که نزد خدا شفاعت کندالاّّّ به اذن خدا؟!؟
پس چگونه وهابیون معتقدند که ما برای پیامبر همان قدرت خداوند رو مستقلا در نظر داریم؟
یا در آیه64سوره نساءخداوند به گنهکاران دستور داده نزد پیامبر(ص)بروند واز او تقاضای استغفار و(شفاعت)در پیشگاه خدا کنندتا خدا آنها را ببخشد.
«ولو انهم اذظلموآ انفسهم جاوک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما»
ویادرداستان حضرت یعقوب(ع),بعدازاینکه فرزندانش باحضرت یوسف(ع)اونطور رفتار کردند,پس ازاعتراف به گناه واشتباهشون ازپدرتقاضا کردند که درپیشگاه خدا برای آنها استغفار و شفاعت کند وگفتند:«قالوا یآابانا استغفرلنا ذنوبنا انا کنا خاطیین(٩٧)
قال سوف استغفرلکم ربی انه هو الغفور الرحیم(٩٨یوسف)
اما وهابیون ازانجایی که هرگونه توسل به حضرت پیامبر اکرم(ص)راشرک میدونند
با گفتن یامحمد بسیار مخالفند ومن خودم در سفراخیرم هنگامیکه به مسجدالنبی مشرف شدم دیدم یامحمد هایی که اززمان بسیارقدیم روی ضریح مطهرحضرت پیامبرنوشته بودندرا به شبیه ترین کلمه ممکنش یعنی یامجید (که از اسماءخداونداست)تبدیل کرده اند.
تهمت دیگری که وهابیان به مسلمانان میزنند موضوع بدعت در دین است.یعنی جور کاری که در زمان پیامبر اکرم نبوده الان هم نباید باشد دراین رابطه کتاب درقلمرو پادشاهی نوشته کارمن بن لادن (همسرایرانی یوسف بن لادن بزرگ خانواده بن لادن)
مطالب جالبی داره .این موضوع بدعت رو میشه کلا به دو بخش تقسیم کرد بخش اول کارهایی که زمان پیامبر(ص)انجام نمیشد مثل جشن تولد گرفتن برای فرزندان ویا جشن سالگرد ازدواج که این کارهارو کلا حرام میدانندوخانواده های سعودی حتی برای فرزندان خود مخفیانه جشن تولد میگیرند ریشه این کار برمیگرده به اینکه وهابیها کلا مخالف هر گونه نکوداشت وزنده کردن نام پیامبراکرم(به خیال خام خودشون)هستند پس با هرگونه جشن تولد مخالفند تا مبادا یه روزی هم مردم بخواهند برای پیامبر جشن بگیرند اما همیشه مدل بالا ترین اتومبیل ها رو سوار میشوند وایرادی هم نمی گیرند با
وجود اینکه در زمان پیامبر اکرم (ص)ماشینی نبوده وبایدطبق گفته خودشون این را هم جزء بدعت شمرد وحرام دانست ولی چون ماشین سواری ظاهرا باعث زنده کردن یاد ودر نتیجه سنت پیامبر اکرم نمیشه این کار مورد نداره.
ازتهمتهای دیگشون اینه که ساخت زیارتگاه بر قبورانبیاء وامامان واولیاءخدا شرک است چونکه یه جور بدعت است!؟درحالیکه خداوند درقران کریم میفرمایند هنگامیکه اصحاب کهف پس ازسیصدونهصدسال ,سال که بیدار شدند ومردم پی به این معجزه الهی بردند اصحاب کهف دوباره به غار برگشتندوپس ازفوتشان بنایی برسرقبرشان ساخته شد
تا یادشان زنده نماند.«...لنتخذن علیهم مسجدا...»( ٢١کهف)
وهابیان روشن کردن شمع وچراغ برسرقبوررا بدعت وحرام میدانند.درحالیکه برسرقبر شهدای احد به خصوص حمزه سیدالشهداءقندیل هایی(شمعدان)قرار دادند.
اما چون توسعه مسجدالحرام ومسجدالنبی با تمام تجهیزات جدید ازلحاظ اقتصادی فوق العاده به نفعشان است این کارها را بدعت نمیدانند.ویا مهمترازآن ساخت طبقه دوم برای سعی صفا ومروه ویا محل سنگ زدن شیطان که به شکل دیوار درآمده ویا انتقال قربان گاه هابه خارج ازمنی وامثال این کارها چون به ضررشان نیست بدعت نمیدانند در حالیکه سخنان مسلمانان را باوجودیکه طبق قرآن وسنت پیامبر اکرم است ولی مخالف شان است بدعت میدانند.
تهمت های ضد شیعه
تهمت هاشون ضد شیعه بسیارزیاد است مثلا اینکه میگویند"شیعیان یهود امتندوباجبرییل دشمنند ونبوت را حق علی ابن ابیطالب میدانند ومیگویندجبرییل به خداوند خیانت کردوبه جای اینکه نبوت را به علی برساند به محمد رساندوبعدازنمازشان سه بار دست هایشان را بلند میکنند ومیگویند خان الامین خان الامین خان الامین(یعنی جبرییل خاین است)"
من شخصا از حضرت جبرییل معذرت میخوام.
ازتهمتهای دیگشون اینه که"شیعیان به دروغ خود رامسلمان مینامندوحج ندارند وبجایش
ستایش قبور دارند,موقع نماز با بتهایشان مناجات میکنند وبربت سجده میکنند ؛هرکس یک شیعه را بکشد بهشتی واگردوشیعه را بکشددربهشت همنشین پیامبر خواهد بود"!!
درکتاب پرمغز وسراسر منطق وهابیان بنام (وجاءدورالمجوس)اثر دکتر؟عبدالله محمد غریب امده:
میدانیم که خطرحاکمان تهران برای اسلام ازخطریهود براسلام,سخت تراست وازآنان هیچ امیدخیری انتظارنمیرود ونیک میدانیم که آنان به زودی با یهود همداستان شده وبه جنگ مسلمانان خواهند آمد
قضاوت دراین مورد با شما؛اما سرمایه گذاریهای چند میلیون دلاری برای ساخت هتل در
اسراییل رو ما انجام میدیم یا سعودی ها؟!و یا جمله اسرییل باید از رو نقشه جهان حذف
شود بار معنایی دوستانه داره؟
دکترقفاری ازاساتید دانشگاههای مدینه منورة در کتاب (اصول مذهب الشیعةالامامیة)
که رساله دکتراش بوده,مرقوم فرموده اند:
خمینی نام خود را در اذان نمازها داخل کرده و حتی نام خود را بر نام پیامبر نیز مقدم نموده است؛در ایران بعد ازاین که خمینی زمام حکومت را دردست گرفت ,اذان در نمازها چنین است :الله اکبر الله اکبر خمینی رهبر –یعنی خمینی پیشوای ما است-سپس
میگویند اشهدان محمدرسول الله
بن بازمفتی اعظم معاصر وهابیون که همین چند سال پیش مرد در سال های آخر عمر پربارش نابینا شد.وی در تمام عمرخود کوشید گنبد پیامبر اکرم را تخریب کنه اما نتونست
در دوران کوریش میگفت خدا را شکر که من رو نابینا کرد تا دراین آخر عمری چشمم به این مظهر شرک وکفر(اشاره به حرم منور پیامبراکرم!)نیفتد.
بنده خودم سال ٨٦مدینةالنبی که بودم دیدم یکی ازعلمای وهابی در مسجدالنبی رفته بودمنبرومیگفت همه شیعیان نجسند یکی ازنادانهای پا منبرش از او پرسید اگه یک وقت هنگام راه رفتن به شیعه ها تنه خوردیم نجس میشیم؟؟!!عالم وهابی گفت اگه ناخوداگاه به شیعه ها خوردید نجس نمیشید ولی اگه میدونید شیعند نباید بریدسمتشون.
فکر می کنید چرا وهابی ها مردم را ازصحبت کردن با شیعه ها اینقدر میترسونند؟؟
چون ازمنطق شیعه ها که براساس قرآن وپیامبراکرم است هراس دارند.
مسلما مطالب بسیار بیش ازایناست ولی شاید برای عده ای خسته کننده بشه,همین مقدار
اندک کافیست که حق ازباطل تمیز داده شود.من گستاخی هایی که وهابیها به امیرالمومنین(ع)وحضرت سیدةالنساءالعالمین(س)وحضرت ابیطالب (رحمةاللةعلیه)وسایرامامان مینمایند را نمیارم ودل آقا روبیش ازاین خون نمیکنم.
منابع مورد استفاده من قرآن کریم و کتابهای وهابیت کشف الارانیب,مجله بقیع ,اثاراسلامی مکه ومدینه کربلا شهرحسین, وهابیت برسردوراهی(اثرایةالله مکارم شیرازی),خاطرات همفر,فتنه وهابیت ازانتشارات مسجد مقدس جمکران,مجله زمزم(ویژه عمره دانشجویی)
وکتاب ارزشمند وهابیت ازمنظرعقل وشرع نوشته دکترسیدمحمدحسین قزوینی